10 تیر 1389 / 18 رجب 1431 / 1 جولای 2010
10 تیر 1389 / 18 رجب 1431 / 1 جولای 2010
10 تیر 1389 / 18 رجب 1431 / 1 جولای 2010 |
|
|
سيد العلما و المجتهدين آيت اللَّه ميرزا حسن موسوي بجنوردي معروف به سيدآقا بزرگ در سال 1274 ش (1315 ق) در يكي از روستاهاي توابع بجنورد در استان خراسان به دنيا آمد و همان جا نشو و نما يافت. وي سپس به مشهد رفت و علوم عقلي و نقلي را نزد استاداني همچون شيخ آقا بزرگ حكيم، ميرزا محمد آيتاللَّهزاده خراساني و اديب نيشابوري اول فرا گرفت. پس از آن در 27 سالگي براي استفاده از حوزه علمي نجف رهسپار عراق شد و در محضر عالمان بزرگي همچون سيد ابوالحسن اصفهاني، ميرزاي ناييني و آقا ضياءالدين عراقي به تكميل تحصيلات خود پرداخت. سيد آقا بزرگ با حافظه شگرف و احاطه گستردهاي كه بر ادبيات فارسي و عربي، حكمت، كلام، تفسير، حديث، فقه و اصول و اغلب رشتههاي معارف اسلامي و فلسفه آن داشت، به زودي به عنوان يكي از برجستهترين مدرسان و مجتهدان حوزه نجف، مشهور گشت، چنان كه پس از درگذشت آيت اللَّه بروجردي در سال 1340 ش، مرجعيت عامه او براي شيعيان جهان مسلم شد؛ ولي چون فيلسوفي آزاد و فقيهي آزادانديش بود، خود را از مرجعيت كنار كشيد و با فروتني و آزادگي خاص خود، به تحقيق، تاليف و تدريس گراييد. آيت اللَّه بجنوردي براي آموزش اجتهاد، روش جديدي ايجاد كرد كه بر پايه آن، يك قاعده فقهي را مطرح مينمود و پس از شرح مستندات و تاريخچه شكلگيري آن قاعده، آن را با مصاديق خارجي تطبيق ميداد. اين روش در آموزش و پيشرفت فضلا بسيار موثر بوده است. ايشان اين روش را در كتاب القواعد الفقهيه در هفت جلد نگاشت كه مهمترين و مفصلترين كتابي است كه در قواعد فقهي شيعه نوشته شده است. آيتاللَّه بجنوردي در نجف حوزه درسي پر رونقي داشت و با مراكز علمي جهان اسلام از قبيل جامع الازهر مصر نيز در ارتباط بود. از وي آثار ديگري بر جاي مانده كه قَولُنافي الحكمة، يكي از بهترين شرحها بر اسفار مُلاصدرا، مُنتَهي الاصول، حاشيه بر عروةُ الوثقي و ذَخيرَةُ المَعاد از آن جملهاند. سرانجام اين فقيه برجسته و عالم بزرگ در دهم تيرماه 1354ش برابر با بيستم جمادي الثاني 1395ق در هشتاد سالگي در نجف بدرود حيات گفت و در جوار آرامگاه استادش، سيد ابوالحسن اصفهاني به خاك سپرده شد. |
|
|
|
حاج ملامحمد معروف به حجت الاسلام اشرفي براي تكميل تحصيلات خود به حوزهي نجف در عراق رفت و از محضر استادان بنام آن ديار كسب فيض نمود. وي پس از چندي درعلوم حديث، تفسير قرآن و كلام، مهارت بسيار يافت و استادي برجسته شد. از وي مؤلفاتي سودمند بر جاي مانده است كه از آن جمله اسرار الشهاده ميباشد. حجت الاسلام اشرفي سرانجام پس از 95 سال مجاهدت علمي و عملي در سال 1315 ق رحلت كرد. |
آقا سيد علي مجتهد كازروني شيرازي، فرزند مرحوم حاج سيد عباس مجتهد كازروني در سال 1278 ق متولد شد. در 1291 از كازرون به شيراز آمد و تا سال 1304 در شيراز به تحصيل معقول و منقول پرداخت. معقول را نزد شيخ احمد شيرازي نجفي - كه شاگرد حكيم عباس دارابي بوده - و شيخ محمد حسين شانهساز تحصيل كرد. احتمالاً اواخر دورهي تدريس حكيم عباس (متوفي 1300) را نيز درك نموده است. از سال 1304 تا 1315 در نجف اقامت كرد و از حوزهي درس آخوند ملامحمدكاظم خراساني بهرهمند شد و به مقامات عالي نائل آمد. از سال 1319 تا پايان عمر در شيراز به تدريس، خصوصاً تدريس فلسفه و عرفان اشتغال داشت. بسياري از مدرسين و فضلاي شيرازي در معقول و منقول شاگردان او بودهاند. مرحوم آقا سيدعلي نمونهاي از سلف صالح بوده است. شاگردان او و ساير مردم شيراز داستانها از صفاي نفس و تقواي او دارند. اين فيلسوف و عارف الهي سرانجام در 65 سالگي بدرود حيات گفت. |
|
در آستانه قرن نوزدهم ميلادي، در حالي كه سه قرن از تماس و تجارت پرتغاليها با چين ميگذشت، چندين كشور اروپايى ديگر نيز به تجارت با چين مشغول بودند كه مهمترين آنها، انگلستان بود. در نيمه اول اين قرن، انگليسيها با تسلط كامل بر هندوستان و انحصار بازار چين، در شمار قدرت مسلط استعماري آسيا قرار گرفتند. آنچه كه انگلستان را بيش از ديگران، به توسعه تجارت با چين برميانگيخت، گسترش فعاليتهاي اقتصادي آنان با هند و نواحي مجاور آن بود. از جمله كالاهايى كه انگليسيها به چين وارد ميكردند ترياك بود. افزايش مصرف ترياك و شمار معتادان چيني، كمكم دولت چين را به واكنش واداشت و در نهايت در سال 1839 واردات و فروش اين ماده مخدر را ممنوع كرد. اما انگليسيها كه به راحتي نميتوانستند از اين تجارت سودآور چشمپوشي كنند، به قاچاق اين ماده مُهلِك ادامه دادند. در اين ميان، دولت چين با قدرت تمام، با قاچاق ترياك مقابله كرد. در عوض، انگليسيها به بهانه ضبط و مصادره ترياكهاي متعلق به بازرگانان انگليسي، جنگي را در اول ژوئيه 1839م به راه انداختند كه به جنگ ترياك معروف شد. نيروهاي متجاوزْ در نخستين مراحل جنگ، بندر كانتون در جنوب چين را به توپ بستند و بندر تجاري هُنْگْكُنْگْ را نيز به تصرف خود درآوردند. چينيها پس از تحمل خسارات فراوان در اين جنگ، سرانجام به شرايط صلح انگليس گردن نهادند. در نهايت به موجب قراردادي كه در 19 ژوئيه سال 1842م بين دو طرف به امضا رسيد، بندر مهم هنگكنگ به انگليس تسليم گرديد و پنج بندر بزرگ چين براي تجارت و رفت و آمد كشتيهاي خارجي آزاد شد. بندر هنگكنگ سرانجام پس از بيش از يكصد و پنجاه سال، در اول ژوئيه 1997م به حاكميت چين بازگشت. (ر.ك: پاورقي آخر در همين روز) |
كانادا در اواخر قرن پانزدهم ميلادي كشف شد و از آن زمان به مدت بيش از دو قرن، انگليس و فرانسه براي تصاحب سرزمينهاي افزونتر، مشغول رقابت در اين سرزمين پهناور بودند. اين رقابت منجر به جنگهايى ميان دو كشور استعمار گر شد كه از 1689م نزديك به 75 سال طول كشيد و در نهايت به شكست فرانسه منجر گرديد. از اوايل قرن نوزدهم، به تدريج مبارزه آزادي خواهان براي استقلال كانادا آغاز شد تا آن كه در اول ژوئيه 1867م، اين استقلال با حكومت فرمانداري كل در كانادا، تحقق يافت. اين وضعيت بر اساس قانون امريكاي شمالي بريتانيا حاصل گرديد. بر اساس اين قانون، اختيارات هيأتهاي مقننه محلي مشخص گرديد و اختيار اصلاح و الحاق مواد اضافي به صورت اسمي در دست پارلمان انگلستان قرار گرفت، اما عملا به تقاضاي پارلمان كانادا صورت ميپذيرفت. همچنين دو زبان فرانسه و انگليسي در پارلمان و دادگاهها رسميت يافت. چهار ايالت كانادا نيز به صورت يك كشور مستقل درآمده و عضوي از جامعه مشترك المنافع انگلستان محسوب گرديد. كشور كانادا نزديك به 10 ميليون كيلومتر مربع مساحت دارد و از اين لحاظ دومين كشور جهان است. كانادا در ميان سه اقيانوس آرام، اطلس و منجمد شمالي قرار گرفته است و تنها با كشور امريكا مرز خشكي دارد. جمعيت آن بيش از 31 ميليون نفر بوده و پايتخت آن شهر اوتاوا ميباشد. از شهرهاي مهم كانادا تورنتو، مونترئال و كِبِك است. اكثريت قريب به اتفاق مردم كانادا مسيحي بوده و عمدتاً پيرو مذهب كاتوليك هستند. زبان رسمي و مليت مردم كانادا انگليسي و فرانسوي، و نژاد آنها سفيد است. واحد پول اين كشور دلار كانادا ميباشد. پيشبيني ميشود تا سال 2025م جمعيت كانادا بيش از 37/5 ميليون نفر گردد. كانادا از كشورهاي وابسته به امپراتوري انگليس بوده و ملكه انگلستان رئيس كشور به شمار ميآيد. |
|
در بحبوحه جنگ جهاني اول و در جريان نبرد وُردَن، در اول ژوئيه سال 1916م، در حالي كه آلمانيها حمله بزرگ و تازهاي را براي تصرف شهر وردن در فرانسه تدارك ميديدند، نيروهاي انگليس و فرانسه به تهاجم وسيعي در منطقه "سُومْ" در شمال غربي فرانسه دست زدند. اين حمله بعد از يك هفته بمباران شديد مواضع نيروهاي آلماني در اين منطقه آغاز شد و هدف آن گشودن جبهه دومي در برابر آلمان و كاستن از فشار آنها در وُردَن بود. نبرد سومْ كه قريب پنج ماه به طول انجاميد، يكي از خونينترين و وسيعترين عملياتهاي نظامي در طول جنگ جهاني اول است. در اين جنگ علاوه بر به كار گرفتن نيروي هوايى به طور وسيع، براي اولين بار از تانك استفاده شد، ولي كاربرد تانكهاي انگليسي، به علت بارندگيهاي شديد و گل آلود بودن زمينها، چندان درخشان نبود. نيروهاي انگليس و فرانسه با وجود تحمل تلفات سنگين در نبرد سوم موفق نشدند آلمانيها را از مواضع خود در اين منطقه عقب برانند، با اين حال، تلفات و ضايعات وارده بر ماشين جنگي آلمان در اين جنگ سنگينتر بود به طوري كه كارشناسان نظامي آلمان، بعدها، نبرد سوم را يكي از نقاط عطف در تاريخ جنگ جهاني اول و سرآغاز شكست آلمان در اين جنگ عنوان كردند. نبرد سوم، سرانجام پس از نزديك به 140 روز در 18 نوامبر 1916م به پايان رسيد، بدون اينكه آلمانيها از تلاش خود براي فتح وردن و پيشروي به سوي پاريس نتيجهاي بگيرند و يا انگليس و فرانسه در تلاش براي فتح سومْ و درهم شكستن مواضع دفاعي آلمان در اين منطقه، توفيق پيدا كنند. در نبرد سومْ 620 هزار نفر آلماني، 420 هزار نفر انگليسي و 195 هزار نفر فرانسوي به كام مرگ افتادند كه جمعاً رقمي بالغ بر يك ميليون و دويست و سي و پنج هزار نفر تلف شدند. |
نام كشور سومالي از قبيله "سومال" كه اكثريت ساكنان اين كشور را تشكيل ميدهد، گرفته شده است و به معناي "شير" ميباشد كه وسيله پذيرايى از مهمانان به حساب ميآمده است. كشور سومالي در قرون گذشته كمتر مستقل بوده است. در سال 1884م، انگليس قسمتي از سومالي را تحتالحمايه خود كرد و 5 سال بعد، ايتاليا نيز قسمتهاي ديگري از آن را به مستعمره خود تبديل نمود. در اين ميان قيامهاي مردمي بر ضد انگليسيها كه از سال 1901 تا 1920 طول كشيد به جايى نرسيد. سازمان ملل متحد در سال 1950 از ايتاليا خواست تا استقلال سومالي را فراهم كند. در نهايت، در 26 ژوئن سال 1960، سومالي استقلال خود از انگلستان را اعلام كرد و در اول ژوئيه 1960م نيز استقلال خود از ايتاليا را به دست آورد. سومالي دو روز ملي دارد يكي روز اول ژوئيه كه روز اتحاد نام گرفت كه در اين روز كشور سومالي تشكيل شد و ديگري 21 اكتبر است. سومالي در شرق قاره افريقا و كناره اقيانوس هند و خليج عدن قرار دارد. اين كشور با بيش از 637 هزار كيلومتر مربع مساحت، با كشورهاي كنيا، اتيوپي و جيبوتي همسايه است. از جمعيت بيش از 10 ميليوني سومالي اكثريت قريب به اتفاق مسلمان بوده و پيرو آيين مقدس اسلام هستند. پيشبيني شده است جمعيت اين كشور در سال 2025م از 21 ميليون نفر فراتر رود. مليت مردم سومالي سوماليايي و از نژاد سياه هستند. زبان رسمي مردم اين كشور عربي و سوماليايي است. پايتخت سومالي موگاديشو و از شهرهاي مهم آن هرجيسه و مركا است. نظام سياسي حاكم بر سومالي دولت موقت انتقالي ميباشد. |
|
سرزمين بروندي طي سالهاي اوليه قرن بيستم، همراه با رواندا، جزو مستعمرات افريقاي شرقي آلمان بود. پس از جنگ جهاني اول و شكست آلمان، جامعه ملل قيموميت بروندي را به بلژيك سپرد و در 1946، سازمان ملل نيز اين قيموميت را به رسميت شناخت. در اول ژوئيه 1962 بروندي با نظام پادشاهي به استقلال رسيد، ولي چهار سال بعد، جمهوريخواهان، پادشاه را عزل و حكومت جمهوري را برقرار كردند. بروندي با مساحتي نزديك به 28 هزار كيلومتر مربع در شرق قاره افريقا واقع شده و با كشورهاي رواندا، تانزانيا و جمهوري دموكراتيك كنگو مرز مشترك دارد. جمعيت اين كشور نزديك به 7 ميليون نفر بوده كه اكثريت پيرو آيين مسيحيت و عمدتاً كاتوليكاند. زبان رسمي مردم بروندي كيروندي و فرانسوي است. پايتخت اين كشور افريقايى بوجومبورا و واحد پول آن فرانك بروندي است. اكثريت قريب به اتفاق مردم بروندي مليت روندي داشته و سياهپوست هستند. پيشبيني ميشود كه جمعيت بروندي تا سال 2025 بيش از 11/5 ميليون نفر خواهد بود. از شهرهاي مهم آن ميتوان از گيتهگا، كايانزا و مويينگا را نام برد. اول ژوئيه، روز استقلال اين كشور از بلژيك به عنوان روز ملي بروندي نام گذاري شده است. |
جزيره هنگ كنگ با وسعت 1035 كيلومتر مربع در ساحل شرقي سرزمين اصلي چين قرار دارد. اين سرزمين طي جنگ اول ترياك كه در سال 1839م ميان چين و انگليس روي داد، طي قراردادي، به عنوان امتيازي استعماري، در اختيار انگلستان قرار گرفت و در سال 1898م، انگلستان طي يك قرارداد 99 ساله با دولت چين، آن را به اجاره خود درآورد. هنگ كنگ به مرور رو به توسعه و پيشرفت نهاد و به يك مركز بازرگاني و داد و ستد مهم در آسياي خاوري مبدل گرديد. شرايط خاص اقتصادي حاكم بر هنگ كنگ به ويژه پس از روي كار آمدن دولت كمونيست چين در اواخر دهه 1940م، آن را به منطقهاي خودكفا، مولد و صادر كننده صنايع سبك و... مبدل نمود و پول و ثروت هنگفتي را در آنجا متمركز ساخت. اهميت هنگ كنگ در سالهاي بعد به دليل تمركز درصد بالايى از داد و ستدهاي چين از اين منطقه، افزايش چشمگيري يافت به طوري كه قدرت مالي آن پس از نيويورك و لندن در درجه سوم قرار گرفت. در اوايل دهه 1980م مذاكراتي ميان پكن و لندن آغاز شد و درباره سرنوشت و آينده هنگ كنگ كه قرارداد اجاره 99 ساله آن در سال 1997م به پايان ميرسيد، بررسيهايى صورت گرفت. در نهايت، توافق گرديد كه مالكيت چين بر هنگ كنگ بدون هيچ ابهامي محترم و به رسميت شناخته شود و اين جزيره از خود مختاري داخلي در حد عالي برخوردار باشد. در سپتامبر 1991م مردم هنگ كنگ پس از يكصد و پنجاه سال به پاي صندوقهاي راي رفتند و نمايندگان مجلس قانونگزاري خود را انتخاب كردند. سرانجام در ساعت صفر روز اول ژوئيه سال 1997م، چين، طي تشريفات از پيش طراحي شدهاي، هنگ كنگ را رسماً تحويل گرفت و اين بندر، پس از 157 سال به سرزمين مادريش بازگشت. بنا بر توافق قبلي و قانوني، مردم هنگكنگ، حقوق و آزاديهاي خود را همچنان حفظ خواهند كرد و استقلال و آزادي عمل اين منطقه به عنوان يك مركز داد و ستد مالي بينالمللي محترم شمرده خواهد شد. با الحاق هنگكنگ به چين، اقتصاد باز و آزاد و آزاديهاي اجتماعي هنگكنگ از يك سو و سياست كنترل جدي در ديگر نواحي سرزمين پهناور چين از سوي ديگر، كشور چين را با مملكتي با دو نظام حكومتي متفاوت مبدل ساخته است. به همين دليل، بيشتر آمارهاي منتشره در مورد اقتصاد يا ساير امور براي سرزمين اصلي چين و هنگكنگ، به طور جداگانه منتشر ميشود. هنگكنگ، جمعيتي نزديك به هفتميليون نفر دارد كه پيشبيني ميشود اين جمعيت در سال 2020م به بيش از 8/1 ميليون نفر برسد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}